اومدم ازت معذرت خواهی کنم
میدونم خیلی تعجب کردی که واسه چی ؟
بعد وقتی می گم نمیفهمی ناراحت میشی
آخه الان مگه ساعت 3 نصفه شب نیست
خب واسه اینکه نصفه شب بیدارت کردم اومدم ازت عذرخواهی کنم
میشه منو ببخشی ؟
اومدم ازت معذرت خواهی کنم
میدونم خیلی تعجب کردی که واسه چی ؟
بعد وقتی می گم نمیفهمی ناراحت میشی
آخه الان مگه ساعت 3 نصفه شب نیست
خب واسه اینکه نصفه شب بیدارت کردم اومدم ازت عذرخواهی کنم
میشه منو ببخشی ؟
چرا زنان ، مردان باهوش را دوست دارند؟
بخاطر اینکه دو قطب غیر همنام همدیـگر را می ربـایند !...!
یکی از فانتزیام اینه که تو مه پنهان شم
بعد فانتزیایی که میان تو مه محو شن
رو با دمپایی ابری خیس اونقد بزنم که صدا سگ دربیارن تو مه !!!!
با یکی از دوستام داشتم چت میکردم گفت یه چیزی ذهنمو مشغول کرده بپرسم؟!!
گفتم بپرس!
گفت وای فای همون اندرویده ؟؟؟!!!
آقا من میرم نفت بیارم خودمو آتیش بزنم
خداحافظ ...!
برای خواندن داستان به ادامه مطلب بروید
خخخخخ
دوران دبیرستان یخورده شیطون بودم.
ی روز ساعت ۶:۳۰ صبح مثل دیونه ها پاشدم رفتم دم مدرسه یه
تیکه چوب کردم تو قفل مدرسه.
آخه ساعت اول امتحان ریاضی داشتیم.
جونم براتون بگه که تا ساعت ۱۰نرفتیم مدرسه . خعلی حال داد.
اینجوری نیگام نکنید معذب میشم )
تعداد صفحات : 6